ثروتی تمامنشدنی
وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ. (کلمات قصار 4)
ترجمه: و زهد ثروت است.
توضیح:
این سخن یک تعبیر مجازی نیست. زهد حقیقتا ثروت است.
اگرچه تقریبا همه مردم میخواهند ثروت را با پول و مال بهدست آورند، اما زهد نیز ثروت است. به این معنا که کارکرد ثروت را دارد. ثروت دو کارکرد دارد؛ میتوان یکی را عینی و دیگری را ذهنی نامید. زهد واجد هر دو است.
کارکرد عینی: به دست آوردن آنچه شخص میخواهد.
کارکرد ذهنی: داشتن خیال راحت بابت نداشتن چیزهایی که بعدا خواسته میشود.
کسی که با پول ثروتمند است: اولا چیزهایی را که میخواهد، بهآسانی تهیه میکند. ثانیا برای بیشتر چیزهایی که ندارد، نگران نیست؛ زیرا با پول فراوان، خیالش راحت است که اگر در آینده آنها را بخواهد، میتواند فراهم کند.
زهد نیز همین طور است. زاهد اولا چیزهایی را که میخواهد راحت بهدست میآورد؛ زیرا بسیار اندک و ارزان هستند. ثانیا برای بیشتر چیزهایی که ندارد، نگران نیست؛ زیرا با زهدش خیال راحتی دارد که هیچگاه آنها را نخواهد خواست.
البته این دو ثروت یکسان نیست. ثروت زهد از ثروت مالی بیشتر، قویتر و پایدارتر است؛ زیرا ثروت مالی محدود است و بهسختی حاصل میشود و همیشه کمتر از شیاء است و بالاخره تمام میشود. به هر حال امیال و خواستههای انسان تمامی ندارد. در مقابل، ثروت زهد نامحدود است و به دلیل مهار و تضعیف و تقلیل امیال و خواستهها همیشه بر اشیاء غلبه میکند و در برابر آنها کم نمیآورد. به علاوه، تمامشدنی هم نیست. برعکس، روزبهروز شدیدتر میشود.