مرگ و زندگی؛ نفس و عقل
دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۸ ب.ظ
قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ. (خطبه 220)
ترجمه: عقل خویش را زنده کرد و نفس خود را میراند.
توضیح:
این کاریست که باید کرد تا رستگار شویم و نجات یابیم. ولی غالبا عکسش انجام میشود. مردمان نفس خود را زنده میکنند و میپرورانند، آنقدر که بسیار نیرومند میشود. در مقابل، عقل خود را میکشند و دفن میکنند.
نشانهاش این است که امور عقلی و مسائل مربوط به خرد آنها را تحریک نمیکند و اصلا آن چیزها را نمیفهمند، اما امور مربوط به نفس آنها را از جا میکند و به تکاپو وامیدارد. کافیست از لذت یا سودی باخبر شوند تا در پی آن بدوند.
کسی که نفسش مرده، در برابر آرزوها واکنش نشان نمیدهد و حتی در مواجهه با شهوتها تحریک نمیشود. اصلا شهوت او مرده است.
مَیِّتَةً شَهْوَتُهُ. (خطبه 193)
باسلام.
منظور در اینجا،از نفس،نفس وسوسگر می باشد.(هوای نفسانی)(خواسته غیر عقلانی و اخلاقی و نادرست و زشت) .. چون عزت نفس باعث اعتماد به نفس می باشد باعث میشود به کردار صحیح بی اندیشد و عمل کند.
ذلت نفس هم،میشود شخصی که خوار می اندیشید و کارهای بد را دوست دارد،و به انها واکنش نشون میدهد و به دنبال انهاست.(بخاطره کارهای زشت،نفسش چنین ذلیل شده )