الْبُخْلُ عَارٌ. (کلمات قصار 3)
ترجمه: بخل ننگ است.
توضیح:
بخیل با دست خویش خودش را از امکانات خودش محروم میکند و بعد هم خودش را به سختی میاندازد. علاوه بر این، دیگران او را بهخاطر چنین نکبت خودخواستهای شماتت هم میکنند. بله، بخل یک ننگ دنیوی است و انسان بدبخت را بدنام میکند. در این شکی نیست. اما از این جهت خیلی هم مهم نیست. مهم آن است که بخل یک ننگ باطنی، دینی، معنوی، الهی و... است.
ننگ باطنی: بخل نوعی پستی و رکاکت روحی و نفسانی است. بخیل روح زشتی دارد.
ننگ دینی: بخیل بسیاری از وظایف دینی خود را در قبال دیگران انجام نمیدهد. لذا بخل یکی از نشانههای بددینی و بدایمانی است.
ننگ معنوی: معنویت مستلزم این است که انسان از خودخواهی برهد و به همه مخلوقات محبت داشته باشد. ولی بخیل نه تنها محبتی به مخلوقات ندارد، بلکه حتی نسبت به خود نیز بیرحم است. بخیل به هسته، بلکه نقطهی، «خود» موهوم عقبنشینی میکند که در واقع هیچ است.
ننگ الهی: بخل ریشه در عدم معرفت الله دارد. بخیل یا منکر خداست یا با او کاری ندارد یا درباره او از معرفت درستی برخوردار نیست. محال است کسی به شناخت درستی از خداوند برسد و بخیل باشد.
و...
بخل یک ننگ همهجانبه است.